به گزارش دیبا خبر، وقتی در مورد صِنف خبرنگاری و چالش های این حِرفه صحبت می شود، اغلب نگاه ها به سمت بیرون است. گویا هر چه دغدغه و مشکل متوجه این قشر است، به دلیل رفتارهای نامتعارف و ناصحیح مسئولان و مدیران است، اما در واقع آنچه بیشتر از هر چیز ماهیت شغلی ما خبرنگاران را تهدید میکند، خودمان هستیم. وقتی میگویم، خودمان منظورم خبرنگاران، دوستان صمیمی و اقوام نزدیک خبرنگاران، طراحان، تایپیستها، آگهی گیرها، صاحبان امتیاز، مدیران مسئول و خلاصه هر کسی را که دارای کارت خبرنگاری چه از سوی رسانهها، چه انجمن صنفی خبرنگاران و چه خانه مطبوعات است، شامل می شود. این نخستین آفت صِنف ما است که هر ننه قمری می تواند سرش را بیاندازد پایین، بیاید کارت خبرنگاری برود و بعد ادعای خبرنگاری کند. اثبات این ادعا هم کار سختی نیست. کافیست سری به اسامی اعضای خانه مطبوعات آذربایجانشرقی بزنید تا ببینید همسر، دختر، پسر، برادر و… فلان مدیر مسئول بیمه خبرنگاری شدهاند و عضو رسمی خانه مطبوعات هستند، در عوض خبرنگاران حرفهای با سابقه چندین ساله به دلیل نداشتن بیمه، عضو افتخاری محسوب میشوند. در طرف دیگر این ماجرا انجمن صنفی خبرنگاران را داریم که سالهاست درهایش را به روی خبرنگاران بسته و عضوگیریاش به صورت محدود است، ایراد اصلی این انجمن هم این است اکثر افرادی که در آن عضو هستند، زمانی خبرنگار بودهاند اما اکنون نیستند؛ یا در خانههایشان استراحت میکنند، یا مشغول شغل دیگری هستند. نتیجه این تضادها میشود آمار متناقض از لیست خبرنگاران استان و در عمل تضییع حقوق خبرنگاران واقعی.
تلخترین قسمت داستان این است که تعدادی از همانهایی که تا دیروز از طرف خبرنگاران واقعی- افرادی که خبر، گزارش، مصاحبه و… تهیه میکنند- جزء خبرنگاران محسوب نمیشدند و صرفا برای دریافت کارت هدیه به جلسات میآمدند، امروز در رأس خانه مطبوعات هستند و شکی نیست اقدامات این افراد کاملا غیر حرفه ای بوده و در راستای منافع خبرنگاران نخواهد بود، چرا که دغدغههایشان از پایه چیزی غیر از ارتقای جایگاه خبرنگاران استانی است و بیشتر دنبال منفعت مالی و مطرح کردن خود هستند تا رفع مشکلات خبرنگاران.
آن سوی میدان هم اعضای هیئت مدیره انجمن صنفی خبرنگاران هستند که خدا را شکر حداقل میتوان گفت با کار خبری بیگانه نیستند، گرچه شاید برخی از آنها دیگر به صورت حرفهای در این شغل مشغول نباشند. این انجمن نیز طی سالهای اخیر سعی دارد تا وجهه و پرستیژ خبرنگاران را با برگزاری مراسم آنچنانی در فلان تالار یا رستوران بزرگ بالا ببرد تا به مسئولان ثابت کند، خبرنگاران لایق بهترینها هستند، غافل از اینکه خبرنگاران واقعی تاکید میکنم واقعی اکنون دغدغه عدم ثبات شغلی و مشکلات مالی دارند و با سالی یکبار پُز دادن جیبشان پُر نمیشود.
این یک واقعیت تلخ است که طی سالهای اخیر اکثر نشریات ما فقط یک نفر نیروی کار دارند، که آن یک نفر از قضا هم مدیر مسئول است، هم صاحب امتیاز، هم سردبیر، هم طراح، هم ویراستار، هم عکاس، هم خبرنگار و هم مسئول آگهی. نتیجهاش هم میشود، نشریات زردی که حتی دکههای مطبوعاتی حاضر به دریافت آنها نیستند.
در این بین تنها کسانی که سرشان همیشه بیکلاه میماند همین خبرنگاران واقعی هستند که درآمد اصلیشان از طریق نوشتن است، اما نه کسی آنها را میشناسد و نه تحویل میگیرد، چرا که تا زمانی که می توان خبر را به راحتی از روابط عمومی فلان اداره یا سایت کپی کرد، لزومی به استخدام خبرنگار نیست، چه برسد بیمه هم بکنند. در نهایت خبرنگاران واقعی هم بعد از مدتی بیگاری برای همیشه با این حِرفه خداحافظی میکنند و میروند بختشان را در شغل دیگری بیازمایند.
اما راهکار چیست؟ تنها راه برون رفت از این بحران در واقع نترسیدن است، اینکه همکارانی که در راس امور هستند، بدون هیچ ترس و تردیدی افراد و رسانههای اضافی را از صاحت شغل خبرنگاری بیرون بیاندازند، با ادارات، سازمانها، نهادها و بخشهای خصوصی و دولتی وارد تعامل شده و افراد و رسانههای مورد تائید را به آنها معرفی کنند. با اختصاص بودجهای از خبرنگاران و فعالان واقعی این حوزه حمایت کنند تا با تقویت این بخش، غیر حرفهایها تضعیف شده و کم کم میدان را ترک کنند و این کار را ابتدا باید از خودشان شروع کنند، چرا که تا زمانی که افراد غیر متخصص و بیربط در راس هرم مطبوعات استان باشند، هیچ علاجی کارساز نخواهد بود.
ناامیدانهتر اینکه درد را همه میدانند، اما یا مصلحت اندیشی اجازه بیان مشکلات را نمیدهد، یا میدانند که دستشان به جایی بند نیست و پشتوانه اجرایی ندارند، برای همین همه سکوت میکنند و این سکوت تا جایی پیش خواهد رفت که روزی خبرنگار واقعی در شهر پیدا نخواهیم کرد.
وحید فتاحی