



به نقل از خبرگزاری فارس، گاهی سخن گفتن از آمار و ارقام دردی دوا نمیکند بلکه داغی میشود بر دل تک تک آنهایی که عزیزانشان جزو یکی از همین آمار و ارقام اعلام شده است.
آمارها دروغ نمیگویند و نمیتوان جلوی حوادث و اتفاقات ناخوشایندی که در اثر بیتدبیری، بیمسؤولیتی، بیبرنامگی مسؤولان و در اثر سهلانگاری هر یک از افراد و شهروندان رخ میدهد را گرفت.
آمارهایی که مدیران و مسؤولان مختلف طی سال برای ارائه گزارش و عملکرد ارائه میدهند جای تامل و تفکر دارد.
گزارشی که اداره کل پزشکی قانونی طی روزهای اخیر در رسانهها اعلام کرده است بیان میکند در ۹ ماهه سالجاری ۵۴۷ نفر از شهروندان آذربایجانشرقی در سوانح جادهای و تصادفات فوت کردهاند و ۱۲ هزار نفر نیز مصدوم شدهاند.
آمارهای اعلام شده از سوی پزشکی قانونی اعلام میکند ۳۳۸ نفر از فوتشدگان در جادههای برونشهری و ۱۴۷ نفر نیز در جادههای درون شهری کشته شدهاند که به نظر میرسد این آمار در جای خود بسیار جای تامل و تحقیق دارد.
البته این آمار اعلام شده برای ۹ ماهه سالجاری است و مطمئناً طی روزها و ماههای آینده نیز اخبار و آمار کشتهشدگان حوادث و تصادفات جادهای نیز خانوادههای بسیاری را داغدار میکند.
اما انگار شنیدن حوادث و سوانح جادهای دیگر برای ما به امری عادی تبدیل شده است، اخبار سوانح و تصادفات جادهای را میشنویم اما به سادگی از آن عبور میکنیم در حالی که وقتی آمار کشتهشدگان حوادث جادهای و تصادفات رانندگی را جمعبندی کرده و پیش هم ردیف میکنیم، میبینیم در ۹ ماهه امسال ۵۴۷ نفر در اثر تصادفات کشته شدهاند، این یعنی ۵۴۷ خانواده داغدار و عزادار شده که هر کدام از این افراد سرپرست یک خانواده یا فرزند عزیز و دلبند خانوادهای بودند.
در کنار کشتهشدگان ۱۲ هزار نفر نیز طی ۹ ماهه سالجاری مصدوم شدهاند که این آمار نیز عدد و رقم کمی نیست و این افراد مطمئناً در اثر مصدومیت دچار نقص عضو، شکستگی و در برخی موارد دچار قطع عضو، عملهای جراحی سنگین و … شدهاند.
علاوه بر آن خانوادههایی که در اثر تصادفات و سوانح جادهای سرپرست خانواده خود را از دست میدهند؛ مطمئناً این خانوادهها آسیبپذیر شده و انواع و اقسام ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی آنها را تهدید میکند.
جاده غیراستاندارد و باریک «اهر ـ تبریز» یکی از خطرناکترین جادههای کشور است که در بیشتر ماههای سال شاهد تصادفهای مرگبار در این محور هستیم تا حدیکه این جاده به کابوس اهالی تبدیل شده است.
جادهای که شهرستان ۱۵۰ هزار نفری اهر را به تبریز میرساند، در سال حدود ۳۰۰ کشته میدهد. اگر بپذیریم که سالانه نزدیک به ۲۵ هزار نفر در حوادث جادهای کشورمان کشته میشوند پس اهر با جمعیتی معادل ۰٫۲ درصد کشور تقریبا یک درصد تصادفات را به خود اختصاص داده است و این یعنی فاجعه؛ و سهم مسؤولان در این فاجعه وعدههای بیپایان و بدقولیهای مکرر برای بهبود شرایط مسیری است که رانندگان به آن «جاده وحشت» میگویند.
این جاده قرار بود امسال به بهرهبرداری برسد باز در حد وعده ماند همانند بزرگراه تبریز ـ سهند و سراب ـ بستانآباد و دیگر جادههای آذربایجانشرقی.
اگر چه سانحه قطار مسافربری تبریز ـ مشهد که نزدیک دو ماه است از وقوع آن میگذرد و خاطره تلخی برای ما و تمام همشهریان و هموطنان ما رقم زد و بسیاری از خانوادهها را داغدار کرد اما اگر بخواهیم آمار کشتهشدگان حوادث و تصادفات جادهای ۹ ماهه امسال را با آمار مسافران قطار تبریز ـ مشهد مقایسه کنیم، متوجه میشویم که آمار کشتهشدگان قطار مسافربری به مراتب کمتر از آمار تصادفات جادهای است.
اما پرشش این جاست که چرا از کنار حوادث جادهای این قدر راحت رد میشویم و آن را سهل و ساده میپنداریم؟
به نظر میرسد دیگر به شنیدن اخبار تصادفات عادت کردهایم و گمان میکنیم همیشه باید در جادهها اتفاقی رخ دهد تا ما همیشه به دنبال عوامل و علل این اتفاقات باشیم.
همیشه این شعار را از مسؤولان مختلف شنیدهایم که پیشگیری بهتر از درمان است اما در عمل همیشه منتظر میمانیم تا اتفاقی رخ دهد و مسئولان دست به کار شده و اقدامی انجام دهند.
همه همیشه منتظر میمانند تا حادثهای به وقوع بپیوندد بعد ابعاد مختلف این اتفاق را کارشناس کرده و پول خرج کنند و داد و هوار اعتراض به آسمان برود.
کم نیستند جادههایی که در همین استان خودمان بسیاری از خانوادهها را داغدار و عزادار کردهاند و مسؤولانی که با هر حادثه و اتفاقی رخ داده تازه یادشان میافتد که انگار وعده و وعیدهایی به مردم داده بودند.
جاده تبریز – اهر آنقدر وضعیت بحرانی و نابسامانی دارد که انگار به یک قتلگاه تبدیل شده است.
جاده بستان آباد – سراب، جاده تبریز – سهند و راهآهن تبریز – میانه و …طرحهایی بودند که برای اتمام بهسازی و مرمت آنها وعده و وعیدهایی داده شده بود تا پایان امسال به سرانجام برسد.
این پروژهها، پروژههایی بودند که از دولت قبلی به دولت فعلی رسیدهاند و ظاهراً قرار نیست برای تکمیل، بهسازی و اتمام این جادهها فکری شود و عملی صورت بگیرد تا اوضاع از این وضعی که است بدتر نشود.
در حالی که زیرساختهای جادهای مسیرهای استانی و بلکه جادههای سراسر کشور وضعیت مناسبی ندارند، مطمئناً آمار کشتهشدگان سوانح و تصادفات جادهای در سراسر کشور خیلی بیشتر و چند برابر این ارقام است اما طی روزهای اخیر خبری منتشر شده مبنی بر خرید ۹۸ فروند هواپیمای ایرباس در رسانهها که توجه همه را به خود جلب کرد.
مطمئناً ما اهالی رسانه و مطبوعات همچنین تمام شهروندان مخالف خرید هواپیماهای جدید و نوسازی ناوگان سیستم حمل و نقل هوایی کشور نیستیم ولی وقتی میاندیشیم، میبینیم هزینه خرید این هواپیماها که میلیاردها تومان پول و هزینه برای خرید آن صرف میشود اگر برای زیرسازی، تجهیز و توسعه زیرساختهای راه و جادههای کشور صرف شود، جلوی بسیاری از این حوادث و سوانح گرفته شده و بسیاری از ظرفیتهای نیروی انسانی نیز به راحتی از دست نمیروند.
گزارش از : معصومه درخشان